جوشکاری فلزات غیرهمجنس

مقدمه

اتصال­ فلزات غیر­همجنس در جوشکاری به اتصال­هایی اطلاق می­گردد که دو نوع فلز مختلف (مانند فولاد و مس) و یا آلیاژهای مختلف از یک نوع فلز (مانند فولاد ساده کربنی و فولاد زنگ نزن) را به یکدیگر متصل نماید.   همچنین استفاده از فلز پرکننده از جنس متفاوت از جنس فلزات پایه درجوشکاری های تعمیری بسیار رایچ می باشد (استفاده از فلز پرکننده پایه نیکلی در جوشکاری قطعات چدنی) که این نوع اتصالات نیز در دسته اتصالات غیر همجنس جای می گیرند.

پارامترهای مهم در جوشکاری اتصالات غیر­همجنس

نکاتی که قبل از انجام جوشکاری  اتصالات غیرهمجنس باید در نظر داشت به شرح ذیل می­باشند:

  • رقیق شدگی و آلیاژسازی
  • اختلاف در دمای ذوب فلزات پایه و فلز پرکننده
  • اختلاف در ضریب انبساط حرارتی فلزات پایه و فلز پرکننده
  • اختلاف در ضریب هدایت حرارتی فلزات پایه و فلز پرکننده
  • پیش­گرم وپس­گرم
  • اثر میدان مغناطیسی
  • اثر متقابل فلز جوش- فلزپایه
  • پایداری ریزساختار
  • مقاومت به خوردگی و اکسیداسیون

رقیق شدن و آلیاژسازی

در جوشکاری تعمیری اتصالات غیر­همجنس، مهمترین پارامتر، ترکیب شیمیایی  فلز جوش و خواص مکانیکی و متالورژیکی آن می­باشد. به طور معمول در این نوع اتصال­ها ترکیب شیمیایی فلز جوش وابسته به ترکیب شیمیایی فلز پایه، فلز پرکننده و میزان رقیق­شدگی آنها می­باشد ضمن آنکه ترکیب شیمیایی فلز جوش یکنواخت نیست و یک گرادیان ترکیب شیمیایی در کنار فلزات پایه به سمت مرکز فلز جوش وجود خواهد داشت که بعضا باعث تشکیل فازهای ترد و کاهش خواص مکانیکی و شیمیایی محل تعمیر می گردد.

اختلاف در دمای ذوب فلزات پایه

جوشکاری فلزات غیر­همجنس از طریق جوشکاری ذوبی نیازمند ذوب هر دو فلز می­باشد. در صورتی که دمای ذوب فلزات پایه به هم نزدیک باشد (حدودا تا 100 درجه  سانتیگراد)  روش­ها و دستورالعمل­های معمول به طور مناسب قابل استفاده هستند اما در زمانی که فاصله بین دمای ذوب آنها بالاتر 100 درجه  سانتیگراد  باشد  ممکن است که لازم باشد از روش لحیم­کاری و یا از جوشکاری حالت جامد برایانجام تعمرات استفاده گردد.

عمده­ترین مشکل در اتصال­هایی که دمای ذوب آنها با هم تفاوت زیادی دارد شکست فلز با د­مای ذوب پایین­تر است، انجماد و انقباض در فلز با دمای ذوب بالاتر باعث به وجود آمدن تنش پسماند کششی در فلز با دمای ذوب پایین­تر می­گردد، از طرفی چون فلز پایه با دمای ذوب کمتر در هنگام جوشکاری دیرتر منجمد می­شود، ممکن است تحمل تنش­های کششی ناشی از فرآیند جوشکاری را نداشته و دچار ترک­خوردگی گردد. این مشکل را با اعمال پیشگرم فلز با نقطه ذوب پایین­تر تا حدودی می­توان کاهش داد.

اختلاف در ضریب هدایت حرارتی

بیشتر فلزات، هادی­های خوبی برای حرارت هستند. هدایت سریع حرارت از حوضچه مذاب به وسیله دیواره­های جانبی فلز پایه می­تواند میزان انرژی ورودی برای ذوب منطقه­ای را تحت تاثیر قرار دهد . وقتی که دو فلز غیر­همجنس که هدایت حرارتی آنها با هم فرق می­کند جوشکاری شوند این تفاوت باید در دستورالعمل جوشکاری در نظر گرفته شود.

 

بزرگترین مشکل ایجاد شده ناشی از اختلاف در ضریب هدایت حرارتی، تفاوت در میزان رقیق­شدگی فلز جوش با فلزات پایه می­باشد بطوریکه حجم بیشتری از فلز پایه با هدایت حرارتی کمتر، وارد حوضچه جوش می­گردد.

اختلاف در ضریب انبساط حرارتی

ضریب انبساط حرارتی دو فلز غیر­همجنس و همچنین فلز پر­کننده از موارد مهمی می­باشد که باید مورد توجه قرار گیرد .در صورتی که ضریب انبساط حرارتی دو فلز تفاوت زیادی داشته باشد، این تفاوت می­تواند باعث ایجاد تنش کششی در فلز پایه با ضریب انبساط حرارتی پایین­تر و تنش فشاری در فلز پایه با ضریب انبساط حرارتی بالاتر گردد (در حین سرد شدن). تنش پسماند ایجاد شده، ترک انجمادی در فلز جوش را ترغیب نموده و در قطعه­ای که در آن تنش کششی رخ می­دهد در صورتی که عمل تنش زدایی در آن انجام نشود حساسیت به  ترک هیدروژنی نیز افزایش می­یابد.

 

پیش­گرم و پس­گرم

انتخاب دمای پیش­گرم و یا پس­گرم مناسب برای اتصال­های غیر­همجنس یکی از مشکلات اینگونه اتصال­ها می­باشد. مشکل پیش­گرم اتصال­های غیرهمجنسی که یکی از آلیاژها نیاز به پیش­گرم دارد ولی آلیاژ طرف مقابل نباید پیش­گرم شود در صورتیکه بتوان یک طرف آن را به صورت مستقل پیش­گرم نمود به حداقل می­رسد.

پس­گرم اتصال­های­ غیر­همجنس نیز یکی از چالش­های طراح می­باشد. عملیات حرارتی مناسب برای یکی از فلزات ممکن است باعث ایجاد مشکلات فراوانی در فلز پایه دیگر شود. به عنوان مثال هرگاه یک آلیاژ پیر­سخت شونده نیکل-کروم به یک فولاد زنگ نزن آستنیتی غیر پایدار جوشکاری ­شود،  عملیات حرارتی پیرسختی مورد نیاز برای آلیاژ نیکل – کروم ممکن است باعث حساس شدن فولاد آستنیتی گردیده و این مساله باعث کاهش عمر خوردگی در فولاد زنگ نزن می­گردد.

اثر میدان مغناطیسی

میدان مغناطیسی می­تواند بر روی قوس در جوشکاری­های قوسی تاثیر بگذارد. این میدان باعث انحراف قوس گردیده (وزش قوس) و در نتیجه انحراف انتقال مذاب تحت تاثیر میدان مغناطیسی به وجود می­آید.

وقتی که یکی از اجزا فرو­مغناطیس باشد، قوس به طرف آن جز منحرف شده و در نتیجه مقدار بیشتری از آن فلز ذوب می­گردد و همچنین ممکن است باعث عدم ذوب کامل فلز پایه­ای که خاصیت مغناطیسی ندارد شود . یک چنین اتفاقی در هنگام جوشکاری فولاد کربنی به آلیاژهای پایه نیکلی و فولادهای زنگ نزن آستنیتی رخ می­دهد به این صورت که قوس به طرف فولاد ساده کربنی کشیده می­شوند.

اثر متقابل فلز جوش- فلزپایه

در بعضی از اتصال­های غیرهمجنس، ممکن است در هنگام جوشکاری، عناصر موجود در فلز جوش به ناحیه تحت تاثیر حرارت فلز پایه و یا بلعکس نفوذ نموده و خواص مکانیکی فلز پایه و فلز جوش را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال در  اتصال غیرهمجنس فولاد به مس با فلز پرکننده پایه مسی، مس می­تواند در هنگام جوشکاری به مرزدانه­های ناحیه تحت تاثیر حرارت فولاد نفوذ نموده و خواص مکانیکی این ناحیه را به شدت کاهش می­دهد.

پایداری ریز ساختار

گرادیان ترکیب شیمیایی موجود در فلز جوش و همچنین در امتداد فصل مشترک فلز جوش و فلز پایه، بخصوص در زمانی که اتصال در دمای  بالا سرویس­دهی می­نماید باعث نفوذ داخلی بین فلز پایه و فلز جوش گردیده و این مساله سبب تغییر در ریز ساختار می­گردد. باید توجه داشت که گرادیان غلظتی به وسیله گرادیان پتانسیل شیمیایی قابل تغییر می­باشد که این قضیه باعث نفوذ اتمی بر خلاف جهت گرادیان غلظتی در آلیاژهای چند جزئی می­گردد ، بنابراین مشکل است که بتوان از طریق اطلاعات مربوط به غلظت، مهاجرت اتم­های مشخص را در هنگام کار در دمای بالا پیش بینی نمود . با گذشت زمان، جابه­جایی اتم­ها باعث تغییر در ترکیب منطقه­ای آلیاژ گردیده وسبب تغییر خواص مکانیکی و فیزیکی آلیاژ در آن منطقه می­گردد.

مقاومت به خوردگی و اکسیداسیون

در جوشکاری فلزات غیرهمجنس، اختلاف در ترکیب شیمیایی فلزات پایه و همچنین فلز جوش و فلز پایه می­تواند باعث ایجاد پیل­های گالوانیک و در نتیجه باعث خوردگی یکی از دو فلز پایه که نقش آند را داشته باشد می­گردد.

در جوشکاری فلزات غیرهمجنس، اگر یکی از دو فلز پایه فولاد با استحکام بالا باشد و پیل گالوانیک به گونه­ای باشد که قسمت فولاد با استحکام بالا نقش کاتد را داشته باشد، پدیده تردی هیدروژنی در ناحیه تحت تاثیر حرارت فولاد، بخصوص اگر دمای سرویس­دهی در محدوده 40- تا 95 درجه سانتیگراد باشد و یا اتصال تحت تنش­های کششی بالا باشد، از احتمال بالایی برخوردار است.